مصائب دریافت فایل چند روزنامه قدیمی در کتابخانه مجلس – یورنا
این تصور که امکان دسترسی آسان و راحت به آرشیو نشریات قدیمی در مواقع ضروری از مراجع و منابع معتبر کشور وجود دارد، دور از واقعیت است. شما فقط در آغاز یک سفر چالش برانگیز هستید.
به گزارش سرویس فرهنگی یورناسایت کتابخانه ملی بخشی به نام سامانه سینا (سامانه انتشارات ایران) دارد. وقتی با خوشحالی متوجه می شوید که می توانید منابع را در خانه ببینید و به این سیستم دسترسی داشته باشید، خوشحالی شما به سرعت به ناامیدی و عصبی شدن تبدیل می شود.
ابتدا باید ثبت نام کرده و وارد سایت شوید. سپس مجلات را یکی یکی باز کنید و به تعداد مورد نیاز بیایید.
در نهایت به مجله ای می رسید که حاوی صفحات و اطلاعات مورد نظر شما است. برای دریافت آن باید ایمیل خود را وارد کنید. بعد می گوید توضیح بده چرا این مجله را می خواهی. سوال عجیبی است و نیازی به پرسیدن آن نیست. چرا کسی در سال 1403 نیاز به مطالعه مجله خاصی دارد که در دوره پهلوی اول منتشر می شد؟ با توجه به این بیکاری گران و بی علاقگی به کارهای فرهنگی و هزار مشکل دیگر در کشور ما به چه دلیل پیچیده ای این مجله را می خواهد؟ انسان با مطالعه این مجله قدیمی به جز تحقیق به چه اطلاعات عجیب و خطرناکی برای امنیت کشور دست می یابد و باید توضیحی بنویسد؟ حالا ایمیل خود را وارد کنید.
حداقل یک ماه است که بیش از 5 درخواست ایمیل به خبرنگار یورنا که در تاریخ های مختلف و با انتشارات مختلف از سایت بازدید کرده است، بی پاسخ مانده است. بدیهی است که شما با یک جلسه یک طرفه روبرو هستید و پاسخی از طرف مقابل نخواهید گرفت.
بنابراین بهتر است از بازدید آنلاین صرف نظر کرده و به صورت حضوری به سایت سازمان مورد نظر مراجعه کنید.
دسترسی به کتابخانه ملی اغلب دشوار است. چه از نظر جغرافیایی و محل شکل گیری و چه از نظر ورود به ساختمان آن باید انواع مدارک شناسایی همراه داشته باشید.
ساده ترین گزینه کتابخانه پارلمان است. داشتن کارت ملی برای ورود به کتابخانه مجلس کافی است. این یکی از بزرگترین پروژه های این کتابخانه است و برنامه خوبی برای آن اندیشیده شده است.
سالن مجلات در انتهای مجموعه قرار دارد.
در پاسخ به اینکه آیا دسترسی به نشریات آنلاین که قبلا امکان پذیر بود یا خیر، با ماجرای هک شدن سایت مواجه می شوید: «قبلاً تعدادی پست بارگذاری شده بود، اما با هک شدن سایت شورا مشکل داشتیم. ” بسیاری از بخشهای سایت دیگر فعال نیستند. مانند این بخش از انتشارات؛ و هر روز، هر روز، سایت می تواند دوباره فعال شود. چون همکاران سخت کار می کنند.
مشتریان عادت کرده اند که به آسان ترین راه ممکن به منابع دسترسی داشته باشند، اما به گفته کارکنان این مرکز، هک شدن سایت دسترسی به آنها را دشوارتر کرده است. اکنون به نظر می رسد که وب سایت کتابخانه یک سال و نیم است که منتظر انحلال و بازگشت به حالت عادی خود بوده است. هیچ کس نمی داند این سایت چه زمانی راه اندازی می شود. به گفته کارگران این مجتمع، “کار ممکن است از امروز شروع شود، البته، کار ممکن است درازا را نیز بکشد.”
شما در روزها و ساعات مختلف به کتابخانه شورا می روید و صفحات خاصی را که می خواهید در مطبوعات پیدا می کنید. خیلی هم آسان نیست. رایانه های کتابخانه به روز نیستند. هر سیستمی یه مشکلی داره فایل اکسل حاوی اطلاعات نشریات به طور مداوم از خطا و مشکل رنج می برد. گاهی اوقات امکان دو فیلتر وجود ندارد و برنامه فقط با یک فیلتر ادامه می یابد. پس از یک لحظه، ممکن است همه چیز به حالت عادی بازگردد و می توانید فیلترهای مورد نیاز را اعمال کنید. اما بزرگترین مشکل این است که هیچ چیز درست نیست. مثلاً اینطور نیست که برگه اطلاعات در سال 1320 روز به روز و ماه به ماه تنظیم شود و سپس اطلاعات برگه اطلاعات در سال 1321 مرتب باشد. ماه ها گاهی گیج کننده هستند. گاهی روزها در هم می آمیزد. مثلاً وقتی به شهریور ماه نگاه می کنید، ناگهان چهار عدد برای آبان ماه می آید. از این به بعد به صبر مشتری بستگی دارد.
بدیهی است که ایجاد سیستم های کارآمد بر عهده کتابداران محترم اداره انتشارات می باشد که با حوصله پاسخگو و کمک کننده هستند.
دسترسی به مکان هایی مانند نمازخانه و … نیز نیاز به کندن بیشتر داشت. باید از بخش انتشارات خارج شوید و به درب یکی از ساختمان های اصلی برسید. از سه طبقه بالا بروید و در نهایت به نمازخانه می رسید. اتاقی به هم ریخته و به هم ریخته که حتی ذره ای از تمیزی هم در آن دیده نمی شود.
حالا اگر می خواهید از حمام استفاده کنید، باید دوباره بیرون بروید. به ساختمان دیگری بروید. از طبقه همکف یک طبقه پایین بیایید و به خدماتی دسترسی پیدا کنید که وضعیت خوبی هم ندارند. شما چاره دیگری ندارید. چه برای نماز و چه برای استفاده از حمام.
روزی که کار خود را تمام می کنید، کارشناس کاغذ به شما یک برگه می دهد تا به بخش ارسال فایل در صفحات انتخابی خود بروید. شما ساختمان را ترک می کنید. شما به ساختمان وسط بروید و خانم مسئول را پیدا کنید. فایل اسکن شده است. پس از آن شماره و شماره توضیح داده می شود. برای چند صفحه هم تعدادش کمه. حتی برای دو سه صفحه هم ممکن است چیزی از شما دریافت نکنند. اما مثلا اگر یک مجله 150 صفحه داشته باشید باید 115 هزار تومان بپردازید. به کی به خزانه دولت.
شما بپرسید: من این صفحات را ظرف چند روز حذف کردم و نام من نیز در لیست است. مگر نه این است که هر روزی که به تعداد صفحات مشخصی برسد رایگان است؟ آیا این بخش رایگان نباید کمتر از این تعداد صفحه باشد؟
خانم جواب می دهد: اینجا اصلا تخفیف و هدیه رایگان نداریم.
گفتگو به زودی تمام می شود. مهم این است که پول خود را پرداخت کنید.
خانم مسئول می گوید: از ساختمان برو بیرون برو ساختمان بعدی یک دستگاه تی ام آنجاست طبق دستور نوشته شده پول را واریز کن و بعد برگرد و سی دی را به شما می دهیم.
شما از ساختمان خارج می شوید. دستگاه را در ساختمان بعدی پیدا خواهید کرد. اما می گوید که او به طور موقت تعلیق شده است.
پشت دستگاه یک در و یک اتاق است و یک مرد آنجاست.
آقا این دستگاه خرابه میدونی چیکار کنی؟
_نه این IT است و من در جریان نیستم.
دوباره از ساختمان بیرون رفتم. شما به ساختمان وسط بروید. خانم مسئول خبر می دهد که دستگاه قطع شده است.
او می گوید: “آه. دستگاه قطعه؟ پس برو بیرون.”
خوب، آیا این بدان معنی است که شما راه حل دیگری برای متوقف کردن دستگاه ندارید؟ کارت به کارت می کنم… یا مثلا اینجا کارت خوان دارم.
زن شانه هایش را بالا می اندازد و می گوید: نه.
پاسخ ها بسیار کوتاه و خسته کننده هستند.
می توانید از ساختمان وسط خارج شوید. به در ورودی رسیدم. می توانید از همان کارت مهمان استفاده کنید. از مردی که هنگام ورود اطلاعات را به دست آورده میپرسید، عابر بانک در نزدیکی اینجا کجاست؟
آدرس داخل میدان بهارستان چیست؟ به شما یادآوری می کند که کارت مهمان را برگردانید.
از ساختمان کتابخانه شورا خارج شوید. از خیابان مصطفی خمینی رد می شوید که ماشین ها واقعاً سریع و وحشتناک هستند، به هر طریقی رد می شوید. در طرف دیگر میدان، بانک هایی را خواهید دید. اگر خوش شانس باشید و عابر بانک مشکلی نداشته باشد، پول را با آن دستورات خاص واریز می کنید، دوباره از میدان عبور می کنید، دوباره از خیابان رد می شوید، دوباره به بازرسی می روید، دوباره کارت را تحویل می دهید، وارد دوباره منطقه کتابخانه، و دوباره به ساختمان میانی برسید.
خانم مسئول به فیش واریزی نگاه می کند و سی دی را می دهد.
روی سی دی مقداری خط و خش وجود دارد. شما می خواهید قبل از خرید سی دی اطلاعات را بررسی کنید. نظم را نشان می دهند. اطلاعات روی سی دی است و سی دی خوانده می شود. اما او از خانمهای مسئول پرسید: «این دیسک خراشهای زیادی دارد، آیا من زمان زیادی را صرف یافتن این صفحات کردم؟»
آنها می گویند، “نه. به علاوه، شما می توانید آن را خیلی سریع وارد سیستم خود کنید.”
-بله خب البته این روش رو هم بلدم. اما من با این سی دی کار خواهم کرد و شاید آن را اینجا و آنجا ببرم. آن را به یکی دو نفر می دهم تا ببینند.
الان نیست؟ پس مشکلی نیست.
قبلا گفته اند که ما نمی توانیم هارد و فلش خود را ببریم تا اطلاعات هارد و فلش خود را وارد کنیم. فقط سی دی یا ایمیل.
معمولاً اولین احساسی که در چنین شرایطی ایجاد می شود این است که ای کاش تمام می شد تا دیگر به اینجا برنگردم.
چرا دسترسی به آرشیو روزنامه های 100، 90 یا 80 ساله برای ما اینقدر سخت است؟ چرا کتابخانه های بزرگ ما نمی توانند دلپذیر، گرم و زیبا باشند؟ چرا به اندازه کافی تمیز نیست؟ چرا لذت رفتن به کتابخانه زیبا به تجربه ای تلخ از هرج و مرج تبدیل می شود؟
سردرگمی در بخشها و مکانهایی که عنوان فرهنگ را دارند بیش از هرجای دیگر ذهن و روح انسان را آزار میدهد. قرار بود فناوری به ما کمک کند، نه اینکه اپیدمی جدیدی بر گردن خمیده ما از خستگی و ناملایمات باشد.