از جان دهه ۶۰ چه می‌خواهید؟ – یورنا

تبلیغات بنری


به گزارش یورنا خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، بدون شک دهه 60 برای اکثریت مردم ایران دهه فراموش نشدنی بود. در آن دهه با وجود همه محدودیت هایی که به دلیل جنگ بر زندگی مردم سایه انداخته بود، باز هم با هر چیز تازه ای مواجه شدند، واکنش جدیدی به دنبال داشت و این شگفتی مردم بود که در ذهنشان ماندگار شد و آن دهه را فراموش نشدنی کرد.

از نوارهای کاست، موسیقی کلاسیک و لباس های خاص که مکمل ژانر به اصطلاح جوانی با میکس فلش قرمز است، تا ممنوعیت های ویدئویی و فیلم، همه چیزهایی که در آن زمان کشف و یافتن آنها دشوار بود و اکنون به راحتی در دسترس ما هستند، به یاد داشته باشید. این قرارداد اضافه می شود. با این پیش فرض و به مدد همین حس خوشایند، طبیعی است که فیلمسازان دست روی همان قرارداد بگذارند و از هر عنصری که عناصر این حس خوشایند را به گوش مخاطب می رساند، استفاده کنند.

البته اتفاقی که افتاد این بود که این حس به گیشه و سپس به مخاطب سرازیر شد. گویی فرمول جادویی به دست آمده است و چند سالی است که شاهد داستان های تکراری در فیلم هایی با نمادهای خاص و فراموش نشدنی هستیم. این روند از اواسط دهه 1980 به آرامی به باکس آفیس تزریق شد.

آغاز نوستالژی بازی با اخراج و گلوله

سال 1986 بود استیضاح 1 او با الهام از مضامین روزهای دفاع مقدس و خاطرات دهه 60، کمدی را وارد فضای جنگ کرد. هر چند چهره جنگی است اخراج عناصر دیگری که یادآور دهه 1960 هستند، تحت الشعاع قرار گرفته است، اما در هر صورت، روابط آن دهه، از روابط عاشقانه گرفته تا سفرهای خانوادگی و تب هایی که در پشت جبهه و محله ها موج می زد، بخش بزرگی از داستان است. . استیضاح 1 به خود اختصاص داده است. اخراج با فروش نزدیک به 2 میلیارد تومان در آن سال، پرفروش ترین فیلم سال لقب گرفت.ساخت مضاعف جبهه و آرمان های دفاع مقدس از یک سو و فیلم ها و نوارها و هر آنچه که مردم دلیلی برای خواننده شدن از سوی دیگر می دانند، فرمولی امتحان شده بود که کم کم جای نوستالژیک خود را در میان باز کرد. عمومی

پنج سال بعد مصطفی کیایی با تکرار همین فرمول، ضد گلوله در این فیلم ساخته شده، رزمنده ای که قصد رفتن به جبهه را نداشت و در دهه 60 از نوار کاست، نوار ویدئو و سایر موارد ممنوعه استفاده می کرد، ناگهان عوض شد و به جبهه رفت.

ساختن این دوگانگی بین جبهه و نمونه دفاع مقدس با فیلم ها و نوارها و هر چیزی که دلیلی برای آواز خواندن مردم محسوب می شد، فرمولی ثابت شده بود که به تدریج جایگاه نوستالژیک خود را در بین عموم پیدا کرد و از آنجایی که فطرت انسان به سمت بالاست. آرمان ها و دفاع از میهن، عواطف عمومی درگیر شد و با قهرمان یکی شد.

ضد گلوله در تعارض با اخراج باکس آفیس چشمگیری نداشت و با اینکه در جشنواره فیلم فجر اقبال خوبی داشت و جایزه بهترین فیلم را از آن خود کرد، سال بعد و در اکران عمومی خود با فیلم هایی مانند کلاه قرمزی کوچولو و عزیزم، من خوابم، گردنبند طلا و … با گیشه 1 میلیارد تومان در آخر فروش قرار گرفت.

نهنگی که زیر آب فرو رفت و از جنگ جان سالم به در برد

این روند را ادامه دهید نهنگ اسپرم سامان مقدم پیاده‌روی سال‌های 94 و 96 نقطه عطفی برای سینمای کمدی ایران برای تثبیت و تداوم به سبک این فرمول آزمایش شده بود. مقدم رابطه عاشقانه دختر و پسر را در سالهای اول پس از انقلاب به تصویر کشید و سعی کرد این دلتنگی را با موسیقی فراموش نشدنی و رقص آشنا بیان کند. مایکل جکسون، کاست و رنو را شاد می کند و هر عنصری بیننده را به آن سال ها می برد.تأثیر روانی جنگ بر جدایی ها و نقاط عطف داستان در مهاجرت رویایی در «نهنگ عنبر» با فیلم های قبلی متفاوت بود و به دلیل صرف تمرکز بر موضوع جنگ ادامه پیدا نکرد.

تفاوت نهنگ اسپرم با دو فیلم قبلی، جنگ عنصری زودگذر در کار بود و داستان پس از آن ادامه یافت. تأثیر روانی جنگ بر جدایی ها و نقاط عطف داستان با مهاجرت رویا و رفت و آمد او به ایران و آمریکا، داستان متفاوتی بود که فیلم های قبلی به دلیل پرداختن صرف به موضوع جنگ ادامه پیدا نکردند. اما مقدم نشان داد که روزهای به یاد ماندنی دهه 60 می تواند تاثیر بسیار بیشتری در سال های بعد داشته باشد.

نهنگ اسپرم 2 اما این یک بازگشت به عقب در ایجاد آن احساس نوستالژی بود. رقص گروهی با حضار حسام نواب صفوی ما در گروه سه نفر احساسی اصیل و صمیمی دیدیم نهنگ اسپرم 1 همه حاضران با هویت او موافق نبودند و این به اعتبار داستان لطمه زد. با این حال، این کمدی دو فصلی نقش مهمی در هجوم کمدی های نوستالژیک محور دهه 60 به سینمای ایران داشت.

نهنگ اسپرم 1 این فیلم در گیشه نیز با فروش 7 میلیارد تومانی خوب ظاهر شد و پرفروش ترین فیلم سال 1393 شد.

رضا هزاربا، گوجه و پیکان برقی که گرفتیم

درست یک سال بعد صدپا، همین فرمول را از زاویه ای متفاوت اجرا کرد و عنوان پرفروش ترین فیلم سینمای ایران را از آن خود کرد. در این فیلم علاوه بر عناصر ذکر شده، اشارات سینمایی به فیلم هایی مانند آهو یا سزار مستقیم و غیرمستقیم به این سبد اضافه شد و آن را کاملتر کرد.هزاربا با بردن دوربینش به داخل آسایشگاه جانبازان شوخی متفاوتی با جنگ کرد که اتفاق همیشگی این نوع کمدی ها بود و صدای برخی منتقدان را بلند کرد.

صدپا برخلاف فیلم‌های قبلی، شوخی‌های نامتعارف زیادی داشت و با بردن دوربینش به بیمارستان جانبازان، شوخی متفاوتی در مورد جنگ ساخت که در این نوع فیلم‌های کمدی همیشگی اتفاق می‌افتاد و صدای برخی را بلند کرد. منتقدان . حمل این عناصر به یاد ماندنی نیز ناشی از علاقه فیلمسازان به این سبک در دهه 1960 است.

صدپا به جای رنو نهنگ اسپرموی در مورد ذخایر گوجه فرنگی و علاقه زیاد به آن یادآور شد. این فیلم همچنین در دهه 1960 از خانه های اشراف و اشراف دیدن می کند. اگرچه جنسیت این بزرگواران و بزرگواران نیز یکی است نهنگ اسپرم دیدیم فرق داشت.

صدای خوانندگان «المطرب» و «الحفری» بلند شد.

پس از این چند تجربه نسبتا موفق و سودآور با سینما، نبض گیشه و مخاطب به دست سینماگران افتاد. راوی این نقطه هدف بعدی بود که می خواست ذائقه عموم را در این مسیر تثبیت کند.

راوی او این بار تاثیر حوادث دهه 60 را نه از منظر جنگ، بلکه در بستر زندگی خواننده ای که بعد از انقلاب همه جا طرد شد، بیان کرد. با مخاطبی که روزهای خوش قبل از انقلاب را در اعماق تصویر ذهنی خود دوست داشت، همذات پنداری تازه ای را رقم زد و سینما دوباره به همان نقطه دست زد.او در «مطرب» بار دیگر با مخاطبی همذات پنداری کرد که در اعماق تصویر ذهنی‌اش روزهای خوش قبل از انقلاب را دوست داشت و سینما نیز بار دیگر به همین نکته اشاره کرد.

بعد از راوی، فسیلی او همین فرمول را گسترش داد و به جای خواننده، گروهی متشکل از سه خواننده مشهور دهه 60 را به تصویر کشید که پس از انقلاب به نوعی آواره شدند و بوسه خود را از دست دادند. در این دو فیلم، جنگ دیگر موفق شد ضد گلوله، اخراج یا حتی نهنگ اسپرم او وجود نداشت و در کوچکترین روایات به او اشاره ای گذرا وجود داشت. همه گیر شدن احتکار و در نهایت ایجاد فضاهایی با تابلوها و بنرها تنها عناصری است که ما را به یاد جنگ می اندازد. فسیلی او بود

بعد از فسیلی که اعداد فروش عجیبی را ثبت کرد، دستگاه و ماز تلاش های کمی برای اجرای این فرمول انجام شده است. اگرچه ژانر کمدی مانند فیلم های مذکور نبود، اما در این راستا تلاش کردند تا این ریسمان نامرئی که اکنون چندین بار در گیشه ایران دیده شده است، از دست سازندگان فیلم گم نشود و ادامه یابد.

فرمولی که در زودپز منفجر شد

آخرین و نزدیک ترین تلاش برای این نوع کمدی، زودپز در این فیلم بُعدی متفاوت از دهه 1960 به مخاطب ارائه می‌شود، بدون اینکه خبری از خواننده‌های بیکار، آسایشگاه‌های جانبازان و کاست‌فروشی‌ها به پیش‌زمینه تبدیل شود. بقیه عناصر، اما با موسیقی، آواز و عروسی های دهه 60، هنوز وجود دارند.در «زودباز» نگاه به جنگ بیشتر از کارهای قبلی شبیه کارت پستال است و شهادت آرمانی است که کارگردان در فضایی که ساخته سعی می کند با آن شوخی کند و تماشاگر بخندد.

در زودپز نگاه به جنگ بیشتر از آثار قبلی با در نظر گرفتن این موضوع کارت پستالی است صدپا چه کسی رزمنده جانباز را ارزشمند می دانست، شهادت در این فیلم آرمانی است که کارگردان سعی می کند در فضایی که ساخته با آن شوخی کند و تماشاگر را بخنداند.

به نظر می رسد دم دهه 60 به عنوان یکی از مهم ترین دهه های زندگی مردم ایران، این پتانسیل را دارد که برای ایجاد همین حس نوستالژی مورد بهره برداری قرار گیرد.

حادثه لبه شمشیر از یک سو حال و هوای خوبی را برای مخاطب ایجاد می کند و از سوی دیگر باید مراقب بود که سینما به وادی تکرار نیفتد و ما را از بیشترین رفتن برحذر دارد. اتفاقات و ماجراهای اصلی این دهه در فیلم های کمدی.

تبلیغات بنری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *