اهداف احتمالی اسرائیل در ایران چه خواهد بود؟ – یورنا

به گزارش یورنا به نقل از روزنامه عصر ایران؛ دکتر محمد علی احسان، استاد روابط بین الملل دانشگاه دفاع ملی اسلام آباد پاکستان، مقاله ای در وب سایت پاکستان اکسپرس تریبون نوشت و در آن به تشدید تنش نظامی بین اسرائیل و ایران پرداخت.

این مقاله با اشاره به احتمال آغاز روند پینگ پنگ حملات متقابل اسرائیل و ایران تصریح کرد: جهان نگران است که جنگ در خاورمیانه تشدید و به کل منطقه سرایت کند. همه شاخص های موجود نشان می دهد که جنگ ممکن است گسترش یابد و مشکلات بزرگتری برای کل جهان ایجاد کند. اسرائیل مدت هاست که صبر استراتژیک ایران را آزموده است و دو ماه پیش، در 31 ژوئیه 2024، زمانی که اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس در تهران در حمله اسرائیل ترور شد، بسیاری معتقد بودند که زمان تلافی ایران فرا رسیده است. بالاخره آمده بود رسید.

با این حال، ایران پاسخی نداد، زیرا ایالات متحده ایران را در دیپلماسی محرمانه با هدف یافتن راهی برای پایان دادن به جنگ از طریق موافقت با شرایط آتش‌بس مورد توافق دوجانبه وارد کرد.

برای ایران، پیشنهاد ایالات متحده جذاب و به مراتب سودآورتر از تلافی بود. اما زمانی که سید حسن نصرالله در حمله هوایی اسرائیل در 27 سپتامبر ترور شد، ایران از بازی دوگانه آمریکایی ها بسیار شگفت زده شد.

اگرچه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در زمان این حمله در آمریکا بود، اما آمریکایی ها مدعی شدند که از طرح این حمله اسرائیل بی اطلاع هستند.

ایران حاضر نبود این روایت را باور کند و کل روند مذاکرات بر سر توافق آتش بس را ساختگی و ساختگی می دانست. آنچه در اول اکتبر در قالب حمله موشکی ایران به تأسیسات نظامی اسرائیل شلیک شد، تنها انتقام ایران برای ترور اسماعیل هنیه و حسن نصرالله نبود، بلکه نشانه روشنی بود که دوران صبر استراتژیک ایران به پایان رسیده است. . اسرائیل هنوز به این حمله واکنشی نشان نداده است. اگر این کار را انجام دهد، احتمالاً چه خواهد کرد و اهداف بالقوه آن در ایران چیست؟

همانطور که از اظهار نظرها و گزارش ها برمی آید، تاسیسات هسته ای، میادین نفتی، پالایشگاه های نفت و برخی پایگاه های نظامی ایران اهداف اصلی خواهند بود.

اسرائیل سال‌هاست که برای حمله احتمالی به ایران برنامه‌ریزی و آموزش می‌دهد، بر این اساس، طرح حمله به ایران باید از مدت‌ها قبل در تل‌آویو طراحی شده باشد و این برنامه‌ریزی و آمادگی نمی‌تواند مانع از پاسخگویی اسرائیل شود.

آنچه تاکنون اسرائیل را از واکنش باز می دارد، توصیه ها و مخالفت های احتمالی آمریکاست. آنچه آمریکایی‌ها از آن می‌ترسند این است که اگر چنین حمله‌ای انجام شود، واکنش متقابل ایران برای کل جهان بسیار موثر باشد.

ایران ممکن است با حمله به میادین نفتی و پالایشگاه های نفت در سراسر خاورمیانه پاسخ دهد. همچنین ممکن است منجر به استخراج معادن تنگه هرمز و اختلال در حرکت و جریان نفتکش ها به و از کشورهای خاورمیانه شود. این برای صنعت و اقتصاد جهانی فاجعه آمیز خواهد بود.

بنابراین، مهم‌ترین نقشی که ایالات متحده در حال حاضر ایفا می‌کند، بیش از دفع موشک‌هایی که از ایران می‌آیند، این است که اطمینان حاصل کند که از هرگونه حمله تلافی جویانه اسرائیل به ایران جلوگیری می‌کند. اسرائیل در طول جنگ سال گذشته خود نه تنها از پول آمریکا، اطلاعات آمریکا، هواپیماهای آمریکایی و بمب های آمریکایی استفاده کرد، بلکه از دفاع هوایی و سپر دیپلماتیک آمریکا نیز استفاده کرد.

همچنین، اگر اسرائیل به ایران حمله کند و تأسیسات هسته‌ای ایران از این حمله جان سالم به در ببرد، انگیزه‌های ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای به طرز چشمگیری افزایش خواهد یافت. این سناریویی نیست که آمریکایی ها یا حتی سعودی ها یا دیگر قدرت های خاورمیانه را راضی کند. بنابراین، به احتمال بسیار زیاد نتانیاهو نتواند به آرزوی همیشگی خود یعنی حمله به ایران و نابودی دارایی های هسته ای آن دست یابد.

حمله زمینی اسرائیل به جنوب لبنان نیز برنامه مشخصی دارد. هدف آن نمی تواند شکست حزب الله باشد، زیرا این یک هدف نظامی دست یافتنی نیست. در بهترین حالت، اسرائیل می‌تواند برای کاهش توانایی‌های نظامی حزب‌الله برنامه‌ریزی کند و آنها را تا آنجا که ممکن است به سمت شمال سوق دهد تا توانایی حزب‌الله برای شلیک موشک به شمال اسرائیل را محدود کند.

برای دستیابی به این هدف نظامی محدود، اسرائیل به نیروهای زمینی در جنوب و مرکز لبنان نیاز دارد. این گزینه ای است که به نفع مبارزان حزب الله است که ترجیح می دهند با این جنگ نامتقارن بجنگند و خسارات سنگینی به ارتش اسرائیل وارد کنند.

جهان شاهد اعمال خشونت کافی توسط نیروهای مسلح اسرائیل در غزه، جنوب لبنان، و اکنون در بیروت بوده است. ایران در انتخاب اهداف آخرین حمله موشکی خود برای هدف قرار دادن تنها پایگاه های نظامی بسیار محتاط بود، اما اسرائیل در طول جنگ یک ساله خود چنین احتیاط را نشان نداد. تأثیر استراتژیک چنین بمباران وحشیانه ای بر جمعیت غیرنظامی در تاریخ در ویتنام، افغانستان و عراق ثبت شده است. با توجه به سابقه چنین جنگی، سرنوشت ارتش اسرائیل تفاوت چندانی نخواهد داشت.

اسرائیل برای مدت طولانی خطوط قرمز ایران را دستکاری کرد و قدرت ایران را معتدل جلوه داد. اسرائیل چندین ترور انجام داد و منافع ایران را نیز هدف قرار داد. عموماً اعتقاد بر این بود که ایران پاسخ می دهد، مداخله می کند و از نابودی منابع خود در صحنه جنگ نیابتی جلوگیری می کند، اما این کار را نکرد. تا اینکه سرانجام در اول اکتبر حمله موشکی گسترده ای را به پایگاه های هوایی و امنیتی اسرائیل انجام داد. اقدام نظامی کنونی ایران مبتنی بر یک منطق استراتژیک است.

ایران در ماه های اخیر محموله های نظامی بزرگی از روسیه دریافت کرده است. گفته می شود سامانه دفاع هوایی اس-400 روسیه در ایران مستقر شده است.

همچنین گزارش های غیررسمی حاکی از اعزام اسکادران هایی از هواپیماهای پیشرفته روسی سوخو 35 روسیه به ایران است. این هواپیماها می توانند نقش ویژه ای در دفاع از حریم هوایی ایران داشته باشند. این موارد قابل تایید یا تکذیب نیست.

گزارش ها حاکی از آن است که روسیه و چین نیز به امضای توافقنامه دفاعی نزدیک شده اند. روسیه همچنین به اسرائیل نسبت به حمله به لبنان هشدار داد و سفیر این کشور در اسرائیل از شهروندان روسیه خواست فورا اسرائیل را ترک کنند.

همچنین گزارش هایی وجود دارد که اخیراً ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه از پاسخ به دعوت نخست وزیر اسرائیل خودداری کرده است. مهمتر از آن، همچنین گزارش شد که سامانه پدافند هوایی ناوهای نیروی دریایی روسیه در دریای مدیترانه برخی از موشک های شلیک شده توسط اسرائیل به لبنان را رهگیری کرده است. اسرائیل طی چند روز گذشته در اقدامی بی سابقه پایگاه دریایی روسیه در سواحل مدیترانه سوریه را هدف قرار داده است.

نمی توان از صحت برخی از این گزارش ها مطمئن بود، اما آنچه که می توان قطعی کرد این است که روسیه آشکارا در حال تقویت مجدد نفوذ خود در خاورمیانه است. اگر اسرائیل یک کشور دست نشانده در دست آمریکا باشد، ایران تا زمانی که منافعش تضمین شده باشد، برای جلب حمایت یک قدرت بزرگ دیگر با مشکل اساسی مواجه نخواهد شد.