چرا صدا به سیما نمیرسد؟/ حق پخش فوتبال کجا میرود! – یورنا
چند سالی است که واژه «حقوق تلویزیونی» بیش از پیش در فوتبال ایران رایج شده و از یک علاقه حاشیه ای به یکی از موضوعات اصلی و حیاتی تبدیل شده است.
به گزارش یورنا ورزشی. در گذشته عده کمی به این موضوع توجه می کردند و برای بسیاری از اهالی فوتبال این موضوع چندان جدی به نظر نمی رسید، اما اکنون که فوتبال ایران دچار بحران مالی شده است، بحث حق پخش تلویزیونی به یکی از موضوعات تبدیل شده است. چالش های اصلی در محافل ورزشی کشور مطرح شده و این سوال مطرح است: چرا حالا؟ چرا الان هیچکس نمی تواند نادیده بگیرد که فوتبال ایران وابسته به صنعت و اقتصادی است که جایگاهی بالاتر از سرگرمی برای مردم دارد.
پاسخ روشن است. این روزها دیگر نمی توان برای تامین منابع مالی فوتبال به خزانه نفت دولت تکیه کرد. کشورهای دیگری نیز در این زمینه پیشرفت می کنند و نه تنها در عرصه بین المللی، بلکه در سطح اقتصادی نیز از جایگاه قدرتمندی برخوردارند. عربستان، قطر و دیگر کشورهای خاورمیانه که تا دیروز کمتر در صحنه بین المللی مطرح می شدند، با توسعه صنعت فوتبال خود به اوج بالایی رسیده اند. با آغاز جام جهانی، قطر و عربستان سعودی با برنامه های بلندپروازانه خود برای جذب ستاره های جهانی، این روزها مراکز جدید فوتبال هستند و همچنان در بحث «حقوق پخش» و نحوه تقسیم منابع خود در ایران اختلافات اساسی داریم.
چرا صداوسیما به باشگاه ها پول نمی دهد؟
سوالی که هر روز بر لبان بسیاری از ورزشکاران تکرار می شود: چرا رادیو به باشگاه ها حق پخش نمی دهد؟ پاسخ بسیار ساده است: چون باید بدهد! در تمام دنیا وقتی شبکه های تلویزیونی شروع به پخش مسابقات فوتبال می کنند، مبلغی از درآمد تلویزیون به برگزارکنندگان و باشگاه ها پرداخت می کنند، زیرا این مسابقات منبع درآمد تلویزیون هاست. از یک طرف پخش مسابقات فوتبال می تواند تعداد زیادی بیننده را جذب کند که باعث جذب تبلیغات می شود. از سوی دیگر باشگاه ها و سازمان های ورزشی با دریافت این سرمایه ها منابع مالی مورد نیاز خود را برای توسعه فوتبال تامین می کنند. چرا این فرآیند در ایران به درستی انجام نمی شود؟ پاسخ روشن است. چون ساختارها و روابط در ایران متفاوت است. صداوسیما به عنوان یک نهاد دولتی بدون در نظر گرفتن منافع باشگاه ها به پخش مسابقات فوتبال ادامه می دهد و حق پخش را اعطا نمی کند.
چالش یا مشکل جدی؟!
تحولات اخیر فوتبال در عربستان، قطر و سایر کشورها باعث شده فوتبال ایران با بحران بزرگی روبرو شود. در حالی که این کشورها سرمایه گذاری زیادی روی فوتبال خود می کنند و حتی میلیاردها دلار برای جذب بازیکنان برتر هزینه می کنند، اما ما در ایران همچنان با مشکل تامین منابع مالی مواجه هستیم. وقتی باشگاه ها نمی توانند درآمد خود را از حق پخش تلویزیونی به دست آورند، چگونه می توانند بازیکنان باکیفیت جذب کنند، استادیوم های استاندارد بسازند و برنامه های توسعه را اجرا کنند؟ این وضعیت در دراز مدت آسیب جدی به فوتبال ایران وارد می کند و ما را از دنیای فوتبال حرفه ای دور می کند.
آیا این مشکل قابل حل است؟
پاسخ به این سوال تا حد زیادی به اتحاد و هماهنگی جامعه فوتبال ایران بستگی دارد. فقط در صورتی که همه ارکان ورزشی کشور از باشگاه ها تا فدراسیون ها و وزارت ورزش و جوانان در یک جبهه متحد حرکت کنند و از حقوق خود دفاع کنند. این وحدت کاملاً ضروری است چرا که بدون آن نه تنها حق پخش در ایران به طور جدی محقق نمی شود، بلکه فوتبال کشور نیز درگیر بحران های اقتصادی و عدم مدیریت صحیح خواهد بود.
حذف وابستگی مالی باشگاه ها به دولت
اکثر باشگاه های ایرانی مستقیماً توسط دولت اداره می شوند یا از بودجه دولتی و نیمه دولتی بهره می برند. این وابستگی مالی باعث می شود که باشگاه ها قدرت و استقلال لازم را در مذاکره با صدا و سیما نداشته باشند. باشگاهی که از استقلال مالی برخوردار نیست نمی تواند در مقابل صدا و سیما موضع محکمی بگیرد و برای حق پخش خود مبارزه کند.
باشگاه ها راضی نیستند
خصوصی سازی واقعی، انتقال مالکیت باشگاه ها به بخش خصوصی، و شفافیت بیشتر در امور مالی می تواند به استقلال مالی و قدرت چانه زنی آنها کمک کند. ایجاد صندوق های حمایتی یا ایجاد صندوق های سرمایه گذاری مشترک بین باشگاه ها برای تامین مالی کوتاه مدت می تواند وابستگی آنها را به منابع دولتی کاهش دهد. در ایران از آنجایی که پخش مسابقات ورزشی محدود به صدا و سیما است، این سازمان بر خلاف شبکه های خصوصی سایر کشورها نیازی به رقابت و کسب مجوز از باشگاه ها ندارد. صداسیما از آنجایی که رقیب داخلی وجود ندارد، مجبور نیست حق پخش را به باشگاه ها بپردازد و هیچ فشاری از سوی نهادهای نظارتی و قانونگذاری بر آن وارد نمی شود.
انحصار رسانه ای تا کی ادامه خواهد داشت؟
اگرچه در ایران تا حدودی شاهد اجرای مدلهای مختلف برای پخش مسابقات فوتبال خارج از شبکههای تلویزیونی هستیم، اما ایجاد شبکههای ورزشی خصوصی یا ایجاد شبکههای تلویزیونی یا اینترنتی قوی میتواند رقابت را در بازار پخش مسابقات افزایش دهد و صدا و سیما را مجبور به پرداخت هزینه کند. حقوق پخش اصلاح قوانین انحصار رسانه ها، بازنگری در قوانین مرتبط با رسانه و رفع انحصار صدا و سیما می تواند راه حل موثری باشد. همچنین با وضع مقررات و قوانین شفاف و الزام آور که سهم باشگاه ها از حق پخش را به وضوح مشخص کرده و دارای ضمانت اجرایی قوی باشد، در کنار نظارت نهادهای ذیربط یا شورای اسلامی، می توانیم به اجرا و نظارت بر این قوانین کمک کنیم. .
ما بلد نیستیم طراحی کنیم!
ممکن است ما در ایران نیز بتوانیم از الگوهای موفق کشورهای دیگر در تقسیم درآمدهای حاصل از حق پخش استفاده کنیم. عدم استفاده از تخصص بین المللی، فوتبال ایران را از الگوهای موفق درآمدزایی جهانی محروم کرده است. الگوهای کشورهای اروپایی و آسیایی (مانند ژاپن و کره جنوبی) و حتی کشورهای آفریقایی و آمریکای جنوبی می تواند منبع الهام در این مسیر باشد.
حقوق پخش تلویزیونی در کشورهای دیگر؛ مدل ها و چالش های مختلف
در دنیای امروز، حق پخش تلویزیونی یکی از منابع اصلی درآمد باشگاه ها، فدراسیون ها و سازمان های ورزشی است. کشورهای توسعه یافته در ورزش حرفه ای از این فرصت برای فروش این حق استفاده می کنند تا منابع مالی لازم برای رشد و توسعه فوتبال و سایر ورزش ها را فراهم کنند. در اینجا نگاهی خواهیم داشت به نحوه تخصیص حق پخش تلویزیونی در برخی از کشورهای پیشرفته و مقایسه آن با وضعیت ایران:
حق پخش در فوتبال اروپا
در اروپا، اکثر لیگ های معتبر مانند لیگ برتر انگلیس، لالیگا اسپانیا و بوندسلیگا آلمان سیستم های پیچیده و پرسودی را برای مدیریت حقوق تلویزیونی خود ایجاد کرده اند. در این کشورها حق پخش تلویزیونی از منابع اصلی درآمد باشگاه ها است. به عنوان مثال، در لیگ برتر انگلیس، قراردادهای حق پخش تلویزیونی نه تنها در سطح لیگ، بلکه در سطح باشگاه نیز تقسیم می شود. ساختار این قراردادها به گونه ای است که باشگاه ها اگرچه برای شبکه های تلویزیونی سودآور هستند، اما سهم معقولی از درآمد حاصل از پخش مسابقات خود را نیز دریافت می کنند.
انگلستان؛ سبک تعادل
در انگلستان، درآمدهای تلویزیونی به طور مساوی بین باشگاه ها تقسیم نمی شود. در عوض، میزان درآمد هر باشگاه به عوامل مختلفی مانند جایگاه آن باشگاه در جدول لیگ، تعداد پخش تلویزیونی مسابقات آن و قدرت تجاری برند آن باشگاه بستگی دارد. به نوعی، این سیستم یک مدل درآمد متعادل ایجاد کرده است که به باشگاههای کوچکتر و ضعیفتر اجازه میدهد تا منابع مالی مورد نیاز خود را از طریق درآمدهای حق پخش تامین کنند. در حال حاضر، لیگ برتر قراردادهای سالانه ای به ارزش 2.7 میلیارد پوند دارد که آن را به یکی از سودآورترین لیگ های جهان تبدیل می کند.
مدل های حقوق پخش در کشورهای آسیایی
در کشورهای آسیایی به ویژه خاورمیانه مدل های مختلفی برای پرداخت حق پخش تلویزیونی وجود دارد. کشورهایی مانند قطر و امارات متحده عربی با سرمایه گذاری های قابل توجه در ورزش از حقوق تلویزیون به عنوان ابزاری برای درآمدزایی به خوبی استفاده می کنند. در قطر، حق پخش مسابقات لیگ فوتبال در این کشور از طریق شبکه BeIN Sports که متعلق به دولت قطر است، مدیریت می شود. این شبکه علاوه بر پخش مسابقات محلی، حق پخش بسیاری از رویدادهای بین المللی فوتبال را نیز دارد و به این ترتیب به یکی از بازیگران مهم بازار پخش تلویزیونی تبدیل می شود.
علاوه بر این، در عربستان سعودی که به ویژه در سال های اخیر با سرمایه گذاری های قابل توجه در فوتبال شاهد رشد قابل توجهی بوده ایم، مدل حقوق تلویزیونی به باشگاه ها اجازه می دهد تا بخش قابل توجهی از درآمد خود را پس انداز کنند. در این کشور قراردادهای پخش تلویزیونی با مبالغ هنگفتی منعقد می شود و شبکه های تلویزیونی خصوصی نقش مهمی در این بازار دارند. به عنوان مثال، MBC، یکی از بزرگترین شبکه های تلویزیونی عربی، با فروش حق پخش لیگ حرفه ای عربستان، سود زیادی به دست می آورد.
آلمان؛ یک سیستم برابری گرا
در آلمان، اتحادیه فوتبال این کشور به طور منظم و دقیق درآمدهای حقوق تلویزیون را بین باشگاه ها تقسیم می کند. بوندسلیگا یکی از معدود لیگهایی است که تمام درآمدهای حقوق تلویزیونی را به طور مساوی بین باشگاههای لیگ تقسیم میکند. این روش که به “تسهیم درآمد” معروف است، به طور خاص برای کاهش شکاف های مالی بین باشگاه های بزرگ و کوچک طراحی شده است. به این ترتیب، هر باشگاه، صرف نظر از موقعیتی که در جدول دارد، سهم برابری از درآمد حق پخش تلویزیونی دریافت می کند که به افزایش رقابت و تعادل بوندسلیگا کمک کرده است.
لیگ اسپانیا سلطه مالی باشگاه های بزرگ است
اما در اسپانیا وضعیت متفاوت است. لالیگا به عنوان یکی از محبوب ترین لیگ های فوتبال در جهان، به سمت سیستم های تجاری سوق داده شده است که به نفع باشگاه های بزرگی مانند بارسلونا و رئال مادرید است.
در این کشور، درآمدهای تلویزیونی به طور نابرابر بین باشگاه ها توزیع می شود، به همین دلیل است که باشگاه های بزرگتر همچنان از امکانات مالی بهتری نسبت به باشگاه های کوچکتر برخوردار هستند. در این سیستم باشگاه های بزرگی مانند رئال مادرید و بارسلونا پول بیشتری از حق پخش تلویزیونی دریافت می کنند که باعث افزایش شکاف مالی بین باشگاه ها شده است. این تفاوت ها باعث شده است که بسیاری از منتقدان این رویکرد خواستار اصلاح این سیستم به منظور افزایش رقابت در لیگ اسپانیا شوند.
فرانسه؛ مدل حقوقی و سهم دولت
لیگ 1 فرانسه یا Le Champions به طور گسترده از سیستم فروش مشترک حقوق تلویزیون استفاده می کند. در این کشور درآمدهای پخش تلویزیونی به طور مساوی بین باشگاه ها تقسیم می شود و این رویکرد باعث کاهش شکاف مالی بین باشگاه های کوچک و بزرگ می شود. اما با توجه به حضور بسیاری از باشگاه های بزرگ و پرطرفدار مانند پاری سن ژرمن، این مدل به طور غیرمستقیم به نفع این باشگاه ها خواهد بود.
در فرانسه نیز دولت در تنظیم قراردادهای پخش تلویزیونی نقش دارد و برخی از شبکه های تلویزیونی دولتی در پخش مسابقات فوتبال شرکت می کنند که این سیستم را به شدت تحت تأثیر عوامل سیاسی و اقتصادی قرار می دهد.
ایتالیا؛ ایجاد درآمدی مشابه لیگ اسپانیا
ایتالیا کشور دیگری است که حق پخش تلویزیونی در آن نقش مهمی در درآمدزایی باشگاه ها و لیگ ها دارد. سری آ در حال حاضر از مدلی مشابه اسپانیا استفاده می کند، جایی که باشگاه های بزرگتری مانند یوونتوس، اینترمیلان و آث میلان سهم بیشتری از حق پخش تلویزیونی دارند. با این حال، در ایتالیا، مانند اسپانیا، تلاش هایی برای اصلاح سیستم تقسیم درآمد به منظور بهبود رقابت لیگ و برای باشگاه های کوچکتر برای دریافت سهم منصفانه از این درآمدها انجام شده است.
حق پخش در برزیل و آرژانتین
در آمریکای جنوبی، مدلهای مختلفی برای حق پخش تلویزیونی در برزیل و آرژانتین، دو قدرت بزرگ فوتبال، وجود دارد. در برزیل، به ویژه در لیگ های داخلی فوتبال، حق پخش تلویزیونی یکی از منابع اصلی درآمد باشگاه ها است. در حالی که در آرژانتین به دلیل شرایط پیچیده اقتصادی این کشور، دولت نقش مهمی در مدیریت و تنظیم پخش تلویزیونی مسابقات فوتبال دارد. بیشترین درآمد حاصل از پخش تلویزیونی مسابقات به باشگاه ها و فدراسیون ها اختصاص می یابد و دولت نیز در کمک به توسعه زیرساخت های ورزشی مشارکت دارد.
آفریقا؛ چالش ها و فرصت ها
در کشورهای آفریقایی وضعیت حقوق تلویزیون کمی پیچیده تر است. در بیشتر کشورهای آفریقایی، فوتبال هنوز با چالش های مالی زیادی روبرو است و حقوق تلویزیون به عنوان منبع درآمد کم استفاده است. با این حال برخی از لیگ های معروف مانند لیگ فوتبال مصر و لیگ فوتبال آفریقای جنوبی به طور منظم حق پخش تلویزیونی را می فروشند، اما در مقایسه با لیگ های معتبر اروپایی یا آسیایی، درآمد این کشورها هنوز در ابتدای راه است.
حقوق پخش در ژاپن و کره جنوبی
در ژاپن و کره جنوبی، حقوق تلویزیون با موفقیت مدیریت می شود. در جی لیگ و لیگ کره جنوبی به طور منظم و موفق با فروش حق پخش تلویزیونی درآمدزایی می کنند. در این کشورها تلویزیون های دولتی و خصوصی نقش مهمی در خرید حق پخش دارند و این به نفع باشگاه ها و لیگ هاست.
در دنیای فوتبال حرفه ای پول حرف اول را می زند. باشگاه ها و موسسات ورزشی باید از ابزارهای پایدار و مطمئن برای تامین منابع مالی خود استفاده کنند و حق پخش تلویزیونی یکی از منابع اصلی است. از آنجایی که سیدافوسیما به عنوان یک نهاد دولتی با پایگاه اجتماعی همچنان از پرداخت حق پخش خودداری می کند، تنها راه حل این مشکل اتحاد جامعه ورزش ایران است. اگر این اتحاد شکل بگیرد و همه ارکان فوتبال و ورزش کشور متحد شوند، می توان به آینده درخشان تری و پر از پیشرفت برای فوتبال ایران امیدوار بود.
گزارش: کمی ایمان