شهید سلیمانی حامل پیام به عربستان بود که ترور شد/ رویکرد ترامپ در قبال ایران مانند دور اول نیست – یورنا
![](https://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1403/9/15/1922744_348.jpg)
هدف کمپین «فشار حداکثری» ترامپ نه تنها محدود کردن برنامه هستهای ایران، بلکه محدود کردن نفوذ منطقهای آن بود. اعلام این سیاست در پی خروج یکجانبه آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال 2018 همراه با اعمال مجدد تحریم ها علیه ایران بود.
به گزارش سرویس بین الملل یورنارسانه امواج در مقاله بعدی به تحلیل سیاست خارجی دولت ترامپ در قبال ایران و عراق پرداخته است.
اولین دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا (2017-2021) چالش های مهمی برای ایران و عراق ایجاد کرد و فشار اقتصادی، فشار سیاسی و مسائل امنیتی را به همراه داشت که بر هر دو کشور تأثیر گذاشت.
سیاستهای او شکاف میان ایران و کشورهای مختلف عربی را افزایش داده است، کشورهایی که عراق همواره به دنبال گرد هم آوردن آنها برای ارتقای صلح و همکاری منطقهای بوده است. قبل از بازگشت ترامپ به کاخ سفید، سوال مهم این است: دور دوم ریاست جمهوری او چه معنایی برای ایران، عراق و تعامل اعراب و ایران خواهد داشت؟
تغییر به سیاست فشار حداکثر
هدف کمپین «فشار حداکثری» ترامپ نه تنها محدود کردن برنامه هستهای ایران، بلکه محدود کردن نفوذ منطقهای آن بود. اعلام این سیاست در پی خروج یکجانبه آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال 2018 همراه با اعمال مجدد تحریم ها علیه ایران بود.
هدف کمپین «فشار حداکثری» ترامپ نه تنها محدود کردن برنامه هستهای ایران، بلکه محدود کردن نفوذ منطقهای آن بود. اعلام این سیاست در پی خروج یکجانبه آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال 2018 همراه با اعمال مجدد تحریم ها علیه ایران بود.
کشورهای عربی از این سیاست استقبال کردند و آن را مقابله با آنچه توسعه تهاجمی ایران در عراق، لبنان، سوریه و یمن می دانستند، تلقی کردند. اما بغداد دیدگاه دیگری داشت، زیرا سرزمین های عراق به عرصه درگیری برای کشورهای عربی، ایران و ایالات متحده آمریکا تبدیل شد.
در نتیجه سیاست «فشار حداکثری»، مجموعهای از درگیریها بین نیروهای آمریکایی در عراق و یگانهای حشد الشعبی مورد حمایت ایران رخ داد که به ترور قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس در ژانویه ۲۰۲۰ ختم شد.
این رهبر ایران اندکی پس از ورود به بغداد، در مسیر انتقال پیام ایران به محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان از طریق عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق، توسط دولت ترامپ ترور شد.
هدف این بود که عراق میانجی برای از سرگیری روابط جمهوری اسلامی و پادشاهی باشد. ترور سلیمانی تشدید خطرناکی بود و عراق را در زمانی که این کشور با اعتراضات سراسری و چالشهای اقتصادی دست و پنجه نرم میکرد که بعدها با همهگیری کووید-19 تشدید شد، به آستانه جنگ سوق داد.
دور دوم ترامپ از منظری بسیار متفاوت و با ظهور پویایی های جدید آشکار خواهد شد:
تحولات هسته ای ایران: ایران در واکنش به خروج آمریکا از برجام، برنامه هسته ای خود را تسریع کرده است. در چارچوب تشدید رویارویی با اسرائیل، مقامات ایرانی از احتمال تغییر سیاست با هدف بازدارندگی خبر دادند.
تهران همچنین به امضاکنندگان اروپایی برنامه جامع اقدام مشترک هشدار داد که فعال شدن احتمالی «مکانیسم ماشه» ایران را مجبور به خروج از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای میکند. شایان ذکر است که مکانیسم فعال سازی اسنپ بک در پاییز 2025 به پایان می رسد.
رویارویی ایران و اسرائیل: دو دور رویارویی مستقیم با اسرائیل، در ماه های آوریل و اکتبر، قدرت نظامی ایران را به نمایش گذاشت. این دو رویداد همچنین نگرانی ایران را از خطرات هر گونه سیاست تهاجمی تر از سوی ایالات متحده یا متحدان منطقه ای آن به ویژه اسرائیل افزایش داد.
در برابر این پس زمینه، عراق به طور فزاینده ای آسیب پذیر شده است. تنها در سال 2024، اسرائیل دو بار از حریم هوایی عراق برای حمله به ایران استفاده کرد. از سوی دیگر، بغداد نگران احتمال حملات هوایی اسرائیل علیه احزاب مورد حمایت ایران در عراق است.
آشتی منطقه ای: نزدیکی دیپلماتیک ایران و کشورهای عربی به ویژه عربستان سعودی – و تا حد زیادی با بحرین، مصر و اردن – چشم انداز سیاسی منطقه را تغییر داده است. با شکل گیری همکاری های جدید، اکنون تعداد کمی از کشورهای عربی انگیزه مقابله موثر با ایران را دارند.
انعطاف پذیری اقتصادی: اتخاذ «اقتصاد مقاومتی» از سوی ایران در واکنش به تحریمهای غرب نشان داد که برخلاف عراق در دهه 1990، قادر است بدون مواجهه با فروپاشی، فشار قابل توجهی از سوی ایالات متحده را تحمل کند. علیرغم تحریم های گسترده، ایران اقتصاد خود را مدیریت کرده و به حمایت از شبکه اتحادهای منطقه ای خود ادامه می دهد.
افزایش تهاجم تحت فشار: رویکرد «فشار حداکثری» ترامپ، همراه با اتحاد او با برخی متحدان عرب، به اقدامات نظامی ایران دامن زده است. این حملات شامل حمله به نیروهای آمریکایی در پایگاه عین الاسد در عراق، سرنگونی یک پهپاد آمریکایی در سواحل ایران و هدف قرار دادن تاسیسات نفتی عربستان سعودی و چهار کشتی تجاری در نزدیکی بندر فجیره امارات بود.
متحد سیاسی در عراق: عراق اکنون دارای دولتی است که اکثریت افراد متحد با ایران را در خود جای داده و بغداد را بیش از هر زمان دیگری به تهران نزدیک می کند. این صف بندی هرگونه امکان استفاده از عراق توسط ایالات متحده یا متحدان عرب آن علیه ایران را محدود می کند.
چندین شاخص وجود دارد که نشان می دهد سیاست دولت بعدی آمریکا در قبال ایران به طور قابل توجهی با دوره اول ترامپ متفاوت خواهد بود.
نخست اینکه ترامپ بارها اعلام کرده است که به دنبال تغییر حکومت در ایران نیست و نمی خواهد در امور داخلی ایران دخالت کند. وی در این باره گفت: ما نمیتوانیم به طور کامل در همه مسائل مداخله کنیم، بپذیریم: «تنها چیز این است که آنها نمیتوانند سلاح هستهای داشته باشند».
این اظهارات حاکی از آن است که رئیس جمهور بعدی ایالات متحده ممکن است فشار بر جنبه های دیگر سیاست های ایران – مانند برنامه موشک های بالستیک این کشور – را به نفع یک دستور کار متمرکزتر کاهش دهد و دامنه تنش ها با ایران را به یک منطقه خاص محدود کند. این می تواند سطح درگیری را کاهش دهد.
دوم، عدم تمایل ترامپ به شرکت در جنگ های خارجیبه خصوص پس از درگیری های غزه و اوکراین، این موضوع بیشتر مشخص شده است. او از رویکرد بایدن انتقاد کرد، متعهد شد که این جنگ ها را به سرعت پایان دهد، و بر ترجیح مذاکره بر مداخله نظامی تاکید کرد.
تعهد ترامپ به تنش زدایی و دیپلماسی در رابطه با درگیری مستقیم نظامی، موضعی را نشان می دهد که ممکن است در مورد ایران نیز اعمال شود و به جای درگیری نظامی، ابزارهای اقتصادی و دیپلماتیک را در اولویت قرار دهد. در این راستا، وی به طور خاص از برخی از کارکنان سابق خود از جمله جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی (2018-2019) که به دفاع از جنگ و خصومت با ایران شهرت دارد، انتقاد کرد.
سوم، ترامپ ثابت کرده است که در استفاده از اشکال غیرمتعارف دیپلماسی مهارت دارد. او با استفاده از ابزارهای اقتصادی و ارتباط مستقیم، خود را به عنوان یک مذاکره کننده در موقعیت های درگیری پیچیده معرفی می کند. علاوه بر این، او کاملاً از پیامدهای منفی تحریم های طولانی مدت علیه سایر کشورها بر اقتصاد آمریکا آگاه است.
چهارم، ایران تمایل خود را برای مذاکره با ایالات متحده آمریکا تا زمانی که این مذاکرات با منافع ملی خود منطبق باشد، ابراز کرده است. این رویکرد عملی همواره جمهوری اسلامی را تشویق کرده است که حداقل از طریق واسطه های مختلف با آمریکا ارتباط برقرار کند. در این راستا کشورهایی مانند عمان، قطر و عراق در تسهیل ارتباط غیرمستقیم تهران و واشنگتن موثر بودند و این کانالها در تقویت تلاشهای دیپلماتیک و ایجاد تفاهم مؤثر بودند.
با توجه به تغییر پویایی در منطقه، آتشبس در لبنان و آتشبس احتمالی در غزه پس از روی کار آمدن ترامپ احتمالا فشار کمتری بر تهران وارد میکند، با توجه به تمایل ایران و متحدانش برای پایان دادن به این درگیریها.
با توجه به تغییر پویایی در منطقه، آتشبس در لبنان و آتشبس احتمالی در غزه پس از روی کار آمدن ترامپ – با توجه به تمایل ایران و متحدانش برای پایان دادن به این درگیریها – احتمالاً فشار بر تهران را کاهش میدهد. ایران پیش از این پس از حمله اخیر اسرائیل خویشتنداری نشان داده است، زیرا هنوز به وعده انتقام خود عمل نکرده است.
همچنین پس از پیروزی ترامپ، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران به صراحت اعلام کرد که ایران به دنبال سلاح هسته ای نیست. وی همچنین ابراز تمایل آشکار برای ادامه گفتوگو با دولت ترامپ کرد و گفت: مردم آمریکا تصمیم خود را گرفتهاند و ایران به حق آنها برای انتخاب رئیسجمهور مورد نظر خود احترام میگذارد. راه پیش رو نیز یک انتخاب است و با تأکید بر اصل اقدامات اعتمادساز متقابل با احترام آغاز می شود. نیاز به ایجاد اعتماد در هر دو طرف وجود دارد.
اگر سناریوی فوق محقق نشود، ترامپ می تواند با فشار بر شبکه ائتلاف تهران بر نفوذ منطقه ای ایران تمرکز کند.
این رویکرد ممکن است مستلزم تشدید تحریمها علیه شرکتهای وابسته به ایران، محدود کردن جابجایی آنها و استفاده از مکانیسمهایی برای محدود کردن جریانهای مالی آنها باشد. در نتیجه، ایالات متحده ممکن است دولت های عراق و لبنان را برای محدود کردن دسترسی گروه های تحت حمایت ایران به منابع اقتصادی و محدود کردن نفوذ سیاسی خود با هدف منزوی کردن نفوذ ایران به طور غیرمستقیم و نه از طریق رویارویی مستقیم تحت فشار قرار دهد. البته با افزایش فشار بر متحدان منطقه ای تهران، جمهوری اسلامی ممکن است بیکار نماند. از این نظر احتمال رویارویی همچنان بالا خواهد بود.