سعدی سینما؛ بنیانگذار شهرک غزالی زادروزت مبارک

تبلیغات بنری


علی حاتمی را سینمای سعدی یا «شاعر سینمای ایران» می‌نامند و او مردی است که واژه‌ها را به تصویر کشیده و نام خود را در تاریخ جاودانه ثبت کرده است.

یورنا – او تحت تأثیر فرهنگ و هنر خاستگاهش بیشترین تأثیر را از ایرانیان داشت!

او فیلم نمی ساخت، بلکه شعر می گفت، درست مثل السعدی، همان طور که السعدی شاعر نبود و فیلم می ساخت!

برخی افراد در افکار و عقاید خود برجسته ترین هستند، علی حاتمی مانند زین بود.

برای شناخت زادگاهش نیازی نبود به کارنامه اش نگاه کنیم، می بینید حتی یک سری از کارهایش شعری مثل ترانه شیرازی سعدی می نواخت که ما را با هویت فارسی اش شگفت زده کرد.

اوه…

امیدوارم سینما هرگز نسوزد. چهارراه الجمهوریه نبش خیابان ولیعصر; از درب سینما علی حاتمی که می گذری، از تاریخ سینما می گذری. هوا پر شده بود از هزاران دست و همه چیز در اطراف تو رنگ نقاشی های کمال الملک بود، گویی حیاط خانه مادر بود و هندوانه ها در برکه غلتیدند، علی حاتمی اینجاست، در برهنگی پنهان شده است آثار او

زمانی که آبگشت فلسفه سینمای ایران بود و اندیشه خود را حداکثر قد به گلبری جان و جوچه فوکلی داد، از نجابت و سربلندی سینمای ایران با توکی و حسن کشل یاد کرد!

آثار علی حاتمی را سینمایی می دانند که بیشترین شباهت را با علی حاتمی دارد. نجیب، نجیب و مجلل!

آثاری که فقط علی حاتمی می توانست بسازد که برای هر کدام ساعت ها چراغ دود می کرد تا آنچه می نوشت به جانش بچسبد و در تولیدشان زحمت و سرگرمی زیادی داشت!

او این سکانس را با چنین وسواسی رمزگشایی می کرد و سپس آن را طوری ضبط می کرد که گویی آخرین سکانس زندگی اش است. (اگرچه ما آن را تماشا نکردیم و این از خروجی مشخص است)

به نقل از ژان لوک گدار، کارگردان و بنیانگذار موج نو سینمای فرانسه، سینمای جهان به دو بخش قبل و بعد از کیارستمی تقسیم خواهد شد. اگر چنین است، پس هویت سینما هم علی حاتمی است.

علی حاتمی شناسنامه سینمای ایران است و ای کاش فیلمسازان سوپرمارکت و گاهی هزاردستان را می دیدند، بعد مستقل می شنیدند و در نهایت با فیلم خودشان این کار را می کردند تا عمق فاجعه را بفهمند.

در هشتادمین سالگرد تولد علی حاتمی، افتخار هنر ایران، به احترام و سپاس کلاه از سر برمی داریم.

او نه تنها فیلم می ساخت، بلکه خدمات بی نظیری در دوران پیشرفت هنر ایران داشت. آیا شخص دیگری می تواند شهرک سینمایی غزالی را بسازد؟

نامش مبارک باد! او سینما سعدی یا «شاعر سینمای ایران» است. مردی که حرفش روشن شد و نامش در تاریخ جاودانه شد.

یادت هست حاج واشنگتن که می گفت:

«چشم سیاه نیست، قربانی ترس از مرگ ندارد، بیهوده چاق شدم، کم چریدی، بیشتر ماندی، این پوست سفید چه زیباست، فدای عید. قربان، قلبم سخت است، گوشم قابل اعتماد نیست، ای دوست من، به تو اعتماد دارم، زیرا مجلس، مجلس فداکاری است، و پایان گفتگو، زمانی است که تو را ذبح کنند به چشم دخترم مهره النساء ذبح تو بر من سخت است.

مادری که همه ما دیده ایم. ضرب المثلی در فیلم مادر وجود دارد:

ضیافت مرگ، مزه آن نماز است، ما در خانه روغن داریم و زعفران داریم، اما این حرمتی است که زنده ها به مردگانشان می دهند.

بری…
هرجا که باشی قطعا یکی از کارهای سعدی را در سینمای ایران دیده ای و کیف داری!

اگر نه، لیست را به خاطر بسپارید و همین الان تماشا کنید و لذت ببرید…

انتهای پیام/

تبلیغات بنری

mizanonline به نقل از یورنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *