ساعی: هر کجا زورم نرسید خوارم را سر بریدم – یورنا
به گزارش خبرنگار «یورنا» به نقل از ایرنا، هادی سو در پایان جلسه شورای اجرایی کمیته ملی المپیک که به میزبانی فدراسیون تکواندو برگزار شد، گفت: مهین فرهودی زاد نایب رئیس این کمیته کمیته، بیانیه ای صادر کرد. ظاهرا برای تیم تکواندوی دختران بودجه گذاشته اند.
وی گفت: جلسه بسیار خوبی بود و زمانی که این جلسات در فدراسیون ها برگزار می شود ارتباط تنگاتنگی بین فدراسیون و کمیته ملی المپیک ایجاد می شود. ما حتی در این جلسات خیلی راحت صحبت می کنیم. اتفاقات خوبی که در روز ورزش افتاد را مدیون حمایت کمیته و وزارتخانه هستیم که دست ما را خالی نگذاشت.
ساعی گفت: همچنین کیومارت هاشمی وزیر سابق از روزی که احمد دنیامالی آمد کمک زیادی به ما کرد و از ما حمایت کرد و امیدوارم پاسخگوی محبت های مسئولان کمیته و وزارت باشیم.
وی گفت: از روزی که رئیس فدراسیون تکواندو شدم یک بار برای گرفتن پول به وزارتخانه یا کمیته نرفته ام و با امکانات موجود کار را انجام داده ایم. من همیشه گفته ام ما فقط حمایت مسئولان را می خواهیم.
رئیس فدراسیون تکواندو درباره جنجال مینو مداح سرمربی و مهروز سای مربی تیم تکواندو بانوان توضیح داد: گاهی چنین اتفاقاتی در ورزش رخ می دهد و چندان عجیب نیست. مینو مداح چند روزی است که از تیم جدا شده و مهروز سویی هم تمایلی به ماندن نداشت، او ماند و با اصرار کمیته فنی تیم را تمرین داد چون مسابقات فوچیرا در پیش است.
وی گفت: تلاش هم ناکام ماند و در جلسه کمیته فنی در این خصوص تصمیم گیری می شود. من به عنوان رئیس فدراسیون فقط یک رای در کمیته فنی دارم و به هر تصمیمی که این کمیته می گیرد احترام می گذاریم.
در مورد اینکه دوران مداح در تیم بانوان به نظر می رسد به پایان رسیده است؟ وی گفت: او از تیم رفت و ما اصراری به بازگشت او نداریم اما هر تصمیمی که کمیته فنی بگیرد به آن احترام می گذاریم. در حال حاضر استعفای مهرز ساعی را نپذیرفته ایم اما او اصرار دارد که نمی ماند.
سای در مورد اینکه فضایی ایجاد شده که انگار همیشه از خواهرش حمایت می کند؟ گفت: این دو نفر رابطه بسیار نزدیکی داشتند. مهروز پیش از این یک بار از سوی کمیته فنی به عنوان سرمربی انتخاب شده بود که قبول نکرد و البته من او را سرمربی نمی دانستم. سر خواهرم را هرجا که دستم به کسی نمی رسد بریدم.
وی گفت: دوستان در کمیته ملی المپیک شاهد المپیک پاریس هستند و در آخرین لحظه نام مهروز را خط زدم و با اصرار دوستان در کمیته و وزارتخانه او را به المپیک بردیم. شرایط خیلی بد بود و اصلا کارت نداشت و نمی توانست به روستا برود. لطف خدا و کمک کمیته ملی المپیک بود که روز مسابقه روی صندلی مربی نشست.