با یک اکانت توئیتری مشاور رسانهای شوید به شرط ژن خوب! – یورنا
برای گزارش دادن خدمات سیاسی روشن انتصاب یوسف مازیکیان، فرزند رئیس دولت چهاردهم به عنوان مشاور رسانه ای رئیس ستاد ریاست جمهوری، جنجال های گسترده ای را به راه انداخت. این انتصاب که پس از انتصاب داماد وی در ساختار دولت صورت گرفت، پرسش هایی را در مورد شایستگی، پایبندی به اصول حرفه ای رسانه ای و نحوه برخورد با مناصب دولتی ایجاد کرد.
رسانه ها قابل احترام هستند
پسر رئیسجمهور که یک صفحه قدیمی و نامحبوب توییتر را اداره میکرد و سابقه فعالیت رسانهای مهمی ندارد، چگونه میتواند مسئولیت مهمی مانند مشاوره رسانهای را بر عهده بگیرد؟ این سوال زمانی جدی تر می شود که بدانیم مشاوره رسانه ای مستلزم درک عمیق اصول ارتباطات، مدیریت رسانه و تعامل با افکار عمومی است. استخدام فردی بدون سابقه روشن در این زمینه می تواند جایگاه و ارزش رسانه را زیر سوال ببرد.
پسر رئیسجمهور که یک صفحه قدیمی و نامحبوب توییتر را اداره میکرد و سابقه فعالیت رسانهای مهمی ندارد، چگونه میتواند مسئولیت مهمی مانند مشاوره رسانهای را بر عهده بگیرد؟
ژن خوب یا شایسته سالاری؟
متن حکم انتصاب فرزند رئیس جمهور که با عباراتی چون تعهد و توانمندی های ارزشمند آغاز شد با واکنش افکار عمومی مواجه شد. برخی از منتقدان این عبارت را با معانی مانند «ژن برتر» و روابط خانوادگی مرتبط می دانند و عملاً سابقه ای ندارد. این نوع انتصاب به جای ترویج وحدت ملی می تواند بین دولت و مردم فاصله ایجاد کند.
علاوه بر واکنش های انتقادی نسبت به شایسته سالاری، به دلیل سابقه صحبت های رئیس جمهور و اشاره های مکرر به نهج البلاغه، بحث های جدی تری را در بین کاربران فضای مجازی ایجاد کرده است.
از قضا کاربران در فضای مجازی در خصوص مراجعه مکرر پزشکان به سیره حضرت علی (علیه السلام) در نهج البلاغه پرسیده اند: آیا قرارهای خانوادگی و آن هم در مناصب دولتی با رعایت اصول مورد تاکید جای دارد. در نهج البلاغه؟
برخی از کاربران خاطرنشان کردند: وقتی رئیس علوم پزشکی از نهج البلاغه صحبت می کند، باید بیش از دیگران خود را موظف به رعایت عدالت و شفافیت در انتصابات بداند. آنها این نوع رفتار را نوعی تضاد گفتار و کردار توصیف کردند و برخی به شوخی گفتند: این قسمت از نهج البلاغه در نسخه های برتر آمده است که در نسخه معمولی نمی بینیم!
در نهایت، انتصاب فرزند رئیس جمهور به عنوان مشاور رسانه ای در شرایطی که وی سابقه ای در این زمینه ندارد، نه تنها با انتظارات عمومی از دولت مطابقت ندارد، بلکه شایسته سالاری را به عنوان یکی از اصول اساسی حاکمیت زیر سوال می برد. دولت برای بازگرداندن اعتماد عمومی نیاز به شفافیت بیشتر در انتصابات و توجه به استانداردهای حرفه ای و تخصصی دارد و متکی به روابط خانوادگی نیست. انتصاب افراد صرفاً بر اساس پیوندهای خانوادگی، در صورت نبود تخصص و تجربه کافی، اعتبار دولت را خدشه دار می کند و اعتماد عمومی را کاهش می دهد. از دیدگاه افکار عمومی، این گونه انتصابات نه با آموزه های دینی سازگاری دارد و نه با اصول مدیریت حرفه ای.
اما نکته مهم این است که با اعلام مواضع وی از طریق حساب توییتر، این مواضع به وضوح در قالب حکومت قابل درک شد و دیگر نمی توان آن را به عنوان یک شهروند مستقل تعبیر کرد. بنابراین، مواضع وی اکنون در حساب توییتر خود در چارچوب مسئولیت های دولتی است نه فردی.