اعترافات زن همسرکش: پدرم مرا به شوهرم فروخته بود – یورنا

تبلیغات بنری


نوجوانی که شوهرش را کشت، جزئیات تکان دهنده ای از زندگی سخت خود را در دادگاه فاش کرد و توصیف کرد که چگونه توسط تمام خانواده اش مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.

به گزارش «یورنا» به نقل از اعتماد آنلاین، متهم زن جوان ۱۷ ساله به نام جولی اهل افغانستان گفت که پدرش او را به شوهرش فروخته و پدرش برای عدم بازگشت او را مجبور به ازدواج کرده است. پول

یک سال پیش پلیس تهران در قتل جوانی به نام رحیم نقش داشت. پدر رحیم به مأموران گفت که عروسش جولی با آنها تماس گرفت و به آنها خبر داد که رحیم کشته شده است. وقتی از جولی پرسیدند چه کسی این کار را کرده است، زن جوان گفت نمی‌دانم، اما وضعیت خانه نشان می‌دهد که قتل در آنجا اتفاق افتاده است و به نظر می‌رسد جولی هم در جریان است.

جسد مقتول که با 13 ضربه چاقو به شهادت رسیده بود به پزشکی قانونی منتقل و تحقیقات آغاز شد. او در این مرحله بدون هیچ مقاومتی به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت که زندگی برای او تمام شده و چاره ای جز کشتن او نداشته است.

جولی در بازجویی گفت: من همسرم را در حالت مستی کشتم و جسدش را به دستشویی بردم، سپس خون را شستم، با خانواده شوهرم تماس گرفتم و به آنها گفتم که بیایند، جسد اینجاست.

اگرچه همه چیز نشان می داد پای مرد درگیر بوده است، اما جولی ادعا کرد که او در قتل تنها بوده و تحقیقات در این زمینه بی نتیجه بوده است.

با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد. جولی که به دلیل سن کم در کانون اصلاح و تربیت بازداشت شده بود در جلسه دادگاه حاضر شد. در ابتدای جلسه والدین خواستار قصاص شدند و گفتند که از خون دخترشان دریغ نمی کنند.

سپس گلی روی جایگاه قرار گرفت. او اتهام قتل را پذیرفت و گفت: رحیم را به این دلیل کشتم که او مرا کتک می زد و خیلی اذیتم می کرد. اصلا دوستش نداشتم و از اینکه همسرم زندگی من را نمی فهمید ناراحت بودم. قبل از قتل چندین بار به خانه خواهر و برادرم رفتم اما آنها مرا کتک زدند و بازگرداندند.

در این هنگام قاضی دادگاه گفت: با توجه به اندازه شما و رحیم نمی توانید آن را جابجا کنید. چه کسی با شما توطئه کرد؟

متهم گفت: کسی آنجا نبود. من خودم این کار را کردم و شریکی نداشتم.

اظهارات جولی در حالی مطرح شد که پزشک قانونی اعلام کرد دو نوع جراحت روی بدن قربانی وجود دارد که نشان از استفاده از چاقو در قتل دارد.

جولی در پاسخ گفت: من خودم آن دو چاقو را زدم.

در این هنگام قاضی بابایی اولیای دم را از جلسه دادگاه اخراج کرد و از آنها خواست بیرون از دادگاه منتظر بمانند و از مشاور قلی که از مرکز آمده و همراه او بود خواست تا با دختر صحبت کند و او را راضی کند که حقیقت را بگوید. خودش به جولی گفت که اگر حقیقت را بگویی دادگاه می تواند با تو مهربان باشد.

پس از وقفه ای کوتاه در دادگاه، جولی دوباره در جایگاه حاضر شد و راز قتل همسرش و همچنین زندگی دردناک خود را فاش کرد.

جولی گفت: «من با پسری به نام شاین دوست بودم. در پارک با هم آشنا شدیم. به شاین گفتم اگر به من کمک کند شوهرم را بکشم، طلاهایم را به او می دهم. مثل قبل از شاین. روز حادثه جلوی خانه ما بود. وقتی شوهرم مست شد شاین وارد خانه شد. دست و پای شوهرم را بستیم و سپس او را با چاقو زدم. شاین هم پای شوهرم را گرفته بود. سپس دو نفری جسد را به دستشویی بردیم و خون را شستیم.

قاضی پرسید: آیا شیان در قتل نقشی داشته است؟

متهم گفت: کاری نکرد. چاقوها را برداشت و با خود برد. ما رابطه ای با هم نداشتیم و قرار شد به او پول بدهم.

جولی درباره زندگی خود گفت: زمانی که در افغانستان بودم عاشق پسری شدم. من در آن زمان 14 ساله بودم. زمانی که رحیم برای ازدواج با من انتخاب شد، پدرم پول را از او گرفت. گفتم با رحیم نسبتی ندارم. من او را دوست ندارم و می خواهم با دیگری ازدواج کنم. پدرم مرا به شدت کتک زد و گفت که پولی را که از رحیم گرفته خرج کرده و دیگر نمی تواند آن را پس بدهد و من هم باید با رحیم ازدواج کنم. من سال ها با رحیم قرار گرفتم. پسری که دوستش داشتم به لندن رفت و با رحیم ازدواج کرد و به زور پدرم به ایران آمد. رحیم فکر می کرد من هنوز با آن پسر رابطه دارم و به همین دلیل اینقدر مرا مسخره می کرد. داشت تهمت می زد. داشت گوشیمو چک میکرد او به من ضربه زد. بین من و رحیم رابطه زناشویی وجود نداشت. من از او متنفر بودم. وقتی به من دست زد ترسیدم. چندین بار فرار کردم و به خانه برادرانم رفتم اما آنها مرا کتک زدند. چاره ای نداشتم جز مرگ من حتی تحصیل کرده نیستم. تا الان بهترین جا برای من زندان ایران است چون اگر برگردم نمی دانم سرنوشتم چه خواهد شد. اکنون در مرکز مشغول خواندن و نوشتن هستم و خواندن و نوشتن را یاد گرفته ام. من خودم میتونم کتاب بخونم پدرم زندگی مرا سیاه کرد.

پس از اظهارات متهم، وکیل وی، کاله، موضع گیری کرد و با توجه به اینکه متهم 18 سال بیشتر نداشت، از دادگاه خواست به این نکات رسیدگی شود.

در پایان، هیئت منصفه برای تصمیم گیری وارد شور شدند.

تبلیغات بنری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *